به گزارش پایگاه خبری کاوش، اختلاف میان اصلاحطلبان همواره وجود داشته و اکنون نیز به همین صورت است، تنها چیزی که تفاوت ایجاد میکند، شدت این اختلافات است. گاهی پررنگ و جنجالی است و گاهی در سکوت از کنار آن میگذرند. در سال منتهی به انتخابات مجلس یازدهم نیز شاهد بروز گاه و بیگاه این اختلافات هستیم. همین چند ماه پیش بود که پیشنهاد برخی اصلاحطلبان، از جمله حزب کارگزاران سازندگی، برای ائتلاف با برخی اصولگرایان معتدل در انتخابات مجلس، سر و صدای بسیاری به پا کرد و مخالفتهای شدیدی را در میان اصلاحطلبان برانگیخت، تا جایی که این حزب و دیگر همفکرانش، به ناچار در مورد این مساله سکوت پیشه کردند.
اما در روزهای گذشته، معرفی سامانه رایسنجی اصلاحطلبان موسوم به "سرا" که مورد اعتراض شدید برخی گروههای اصلاحطلب و در راس آنها اعضای ارشد حزب کارگزاران قرار گرفته است بار دیگر آتش زیر خاکستر اختلاف را شعلعهور کرده است. به نظر میرسد که جریان اصلاحات در آستانه یک تصمیم راهبردی در درون اردوگاه خود قرار دارد و باید میان مدارا با اختلافات یا دگرگونی اساسی در سطوح بالای رهبری جریان، تنها یکی را برگزیند.
«عبدالله ناصری»، فعال سیاسی اصلاحطلب و یکی از نزدیکان رئیس دولت اصلاحات، بارها در باره لزوم این تعیین تکلیف و اینکه ادامه کار با چنین وضعیتی به سود اصلاحطلبان نیست، سخن گفته است. وی همواره به دو گروه قدرتمحور و جامعهمحور در میان اصلاحطلبان اشاره و تاکید کرده است که اصلاحات برای حفظ موقعیت خود باید موضع قاطعی در مورد گروه قدرت محور در پیش بگیرد.
در مورد اختلافات اخیر اصلاحطلبان، مصدایق قدرتمحوری و جامعهمحوری در جریان اصلاحات و مسایل دیگر گفتگویی با ناصری انجام دادیم که شرح آن را در ادامه خواهید خواند:
*آقای ناصری! شما در گفتگوهای خود دو اصطلاح قدرتمحور و جامعهمحور را برای اصلاحطلبان معرفی کرده و بارها از آن سخن گفتهاید. مصداق دقیق این دو اصطلاح در جبهه اصلاحات را چه شخص یا گروههایی میدانید؟
از نظر من اصلاحطلبان قدرتمحور، کسانی هستند که دچار یک بحران ارزیابی از جامعه مدنی هستند و به همین جهت است که درک درستی از واقعیت جامعه مدنی نداشته و تنها به قدرت توجه میکنند. از سوی دیگر ارزیابی نادرستی از ساختار قدرت نیز در آنها دیده میشود.
بخشی قابل توجهی از جامعه رای اصلاحات، فکر میکند که صندوق رای اثری در برآوردن مطالبات آنها ندارد
برخی از اصلاحطلبان قدرتمحور، همان کسانی هستند که معتقدند که اصلاحات باید در هر شرایطی و بدون توجه به مطالبات و داوری مردم در قدرت حضور داشته باشد و راه آن نیز انتخابات است، اما آنها این واقعیت را در مورد جامعه نمیدانند که بالاخره بخش قابل توجهی از جامعه رای اصلاحات از این موقعیت عبور کردهاند و به این جمعبندی رسیدهاند برگهآرای آنها و صندوقهای رایف کارکردی در حوزه مطالبات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آنها ندارد. ولی برخی از دوستان دغدغهمند به حضور در کانونهای قدرت، این واقعیت را درک نکردهاند.
از این رو امروزه حتما ممکن است که گروه یاد شده را از اصلاحطلبان جامعهمحور که واقعبین هستند، از جمله خود آقای خاتمی، جدا در نظر گرفت و این تفکیک را پذیرفت.
مخالفان طرح «سرا»، مصداق بارز اصلاحطلبان قدرتمحور هستند!
من معتقدم مصداق این دوگانگی کسانی هستند که بدون توجه به دغدغهها و مطالبات اجتماعی و ارزیابی درست از واقعیت جامعه، تنها به حضور در قدرت میاندیشند. در باره مصداق باید بگویم، ضمن اینکه تاکید میکنم، خودم هنوز جمعبندی روشنی از طرح «سرا»(سامانه رایسنجی اصلاحطلبان) ندارم، اما فکر میکنم که بر اساس تجربههای پیشیتن انتخابات، دقیقا آن دسته از گروهها و احزاب که با این طرح مخالفت شدید دارند، مصداق بارز اصلاحطلبان قدرتمحور هستند.
مخالفان طرح سرا فکر میکنند که حاکمیت خاطرخواه آنهاست
جالب اینجاست که این دوستان در این مورد نیز دچار بحران ارزیابی هستند و نگاهشان این است که حاکمیت، خیلی خاطرخواه اینهاست. در صورتی که به هیچ وجه اینگونه نیست. بنابراین اصلاحات باید امروز حتما واقعیات اجتماعی را در نظر گرفته و بر اساس آن در انتخابات شرکت کنند.
طرح سرا برای به حاشیه بردن کارگزاران ارائه نشده است
*با توجه به اظهارتی که خود شما پیشتر در موضوع ائتلاف با اصولگرایان معتدل که از سوی حزب کارگزاران مطرح شده بود داشتید و تعبیر یکسانی که امروز نیز در رابطه با این حزب مطرح میکنید و همچین اشاره شما به لزوم صفبندی با قدرت محورها، اینگونه به ذهن میرسد که اساسا ساختار طرح سرا، عمداً به گونهای طراحی شده است که این صف بندی در جریان اصلاحات به وقوع بپیوندد. نظر شما چیست؟
خیر اینگونه نیست، من ارزیابی روشنی از طرح سرا ندارم، اما معتقدم چون در تاریخ 40 ساله جمهوری اسلامی، این نخستین تجربه در میان جریانهای سیاسی است و مهمتر اینکه مبتکر اصلی این طرح 2 جوان هستند که همواره منتقد حضور پیرمردها در میانه میدان بودهاند، خوب است که این طرح به عنوان تجربه اول بپذیریم و اجازه اجرای آن را بدهیم و پس از آن در موردش اظهار نظر کنیم.
علت اینکه آقای خاتمی از این طرح استقبال میکند تنها یک چیز است و آن اینکه بار مسئولیت تدوین فهرست از دوش ایشان برداشته شده و میان احزاب و جریانات سیاسی تقسیم شود.
خاتمی به صورت رسمی حامی طرح سرا است
*ببخشید! یعنی شما میفرمایید که رئیس دولت اصلاحات به صورت رسمی طرح سرا تایید میکنند؟
بله ایشان موافق طرح سراست. البته آقای خاتمی هیچ دخالتی در جزئیات یا کلیات طرح سرا ندارد. اما استدلال ایشان در حمایت از این طرح، آن است، که این نخستین تجربه است که مبتکر آن نیز دو جوان منتقد میانداری پیران بودهاند. پس بهتر است که ما به این پیشنهاد عمل کنیم، تا پس از آن بتوانیم به ارزیابی شفاف طرحهایی از این دست بپردازیم.
دیدگاه کرباسچی در بسیاری موارد، مخالف نظر بزرگان حزب کارگزاران است/ مرعشی رئیس ستاد انتخابات طرح سراست
واقعیت این است که دیدگاه دبیر کل حزب کارگزاران در بسیاری موارد از اساس با دیدگاه برخی از بزرگان این حزب مانند، آقایان مرعشی و عطریانفرد مخالف است. از جمله در همین مورد نیز این 2 بزرگوارا مخالف آقای کرباسچی بوده و معتقدند که طرح سرا باید به صورت آزمایشی برگزار شود و حتی خود آقای مرعشی به سمت رئیس ستاد انتخابات طرح سرا منصوب شدهاند.
کارگزاران از قواره یک حزب سیاسی بیرون رفته است
من به این جهت با اقای کرباسچی مخالفت میکنم، که نسنجیده و خارج از چارچوب تصمیمات حزبی و شورای سیاسی به مخالفت با این طرح میپردازند. درباره آقای کرباسچی بارها این را گفتهام و این که اقای قوچانی از عبارات حمله یا کینه نسبت به کارگزاران استفاده میکنند، باید تاکید کنم که حزب کارگزاران از قواره یک حزب سیاسی بیرون رفته است و به همین جهت هم هست که دبیرکل حزب همواره نظرات متفاوتی با سخنگو دارد. آقای کرباسچی طرح سرا را تخطئه میکند و آقای مرعشی رئیس ستاد برگزاری انتخابات این طرح میشود.
بقیه احزاب مخالف طرح سرا چندان در جامعه اثرگذار نیستند/نظرات مرعشی همواره منطبق با واقعیات جبهه اصلاحات است
من با بقیه احزاب مخالف طرح مانند حزب کار، مردمسالاری و جمهوریت حرفی ندارم، چون در جامعه چندان اثرگذار نیستند، ولی حزب کارگزاران با توجه به گستردگی و سابقهای که دارد، باید نظراتش از انسجام و یکپارچکی برخوردار باشد که متاسفانه این گونه نیست.
البته من با صدای بلند اعلام میکنم که همیشه نظرات آقای مرعشی به عنوان سخنگوی حزب کارگزاران همیشه منطبق بر واقعیات و وضعیت عمومی جبهه اصلاحات است.
*پرسش دیگری درباره اظهارت شما پیرامون مساله رفراندوم و لزوم آن است. آیا این اظهارات به معنای آن است که اصلاحات قصد دارد تا رفراندوم را به عنوان شعار و تابلوی انتخاباتی خود معرفی کنند؟
برگزاری رفراندوم ناگزیر است/ مطرح کردن رفراندوم به عنوان مطالبه در انتخابات مجلس چندان بعید نیست
من هنوز از شعار انتخاباتی اصلاحات خبر ندارم، اما معتقدم که ما چند سالی است که واقعا نیازمند برگزاری رفراندوم هستیم، به ویژه در مسایلی مانند رابطه و مذاکره با آمریکا. متاسفانه راس حاکمیت به این مساله توجه جدی نشان نمیدهد. البته معتقدم که این کار حتما یک روز انجام خواهد شد، اما متاسفانه آن روز، روزی است که دستاورد ما برای ملت ایران حداقلها خواهد بود.
*پس این امکان وجود دارد که برگزاری رفراندوم به عنوان مطالبه توسط جبهه اصلاحات به افکار عمومی ارائه شود؟
من بعید نمیدانم که این کار انجام شود، ولی تاکید میکنم که از شعار انتحاباتی خبر ندارم.